تاریخچه تامین مالی در جهان
1400/9/16
نوع: استارتاپ ها
نویسنده: پرنیان ستوده

در نوشته‌های پیشین در کارن کراد، با مفهوم تامین مالی جمعی، مدل‌شناسی کرادفاندینگ و انواع آن آَشنا شدیم. در این یادداشت قصد داریم نگاهی کوتاه به روند شکل‌گیری، پیشرفت و رواج این ابزار جذب سرمایه داشته باشیم. یادداشت پیش‌رو به قلم بهنام ثقفی، مدیر توسعه کسب‌وکار سکوی تامین مالی جمعی کارن کراد و در تاریخ دهم آذرماه، در روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده سات.

همانطور که پیشتر اشاره شد، تامین مالی جمعی عبارت است از جمع‌آوری منابع مالی مورد نیاز یک پروژه از محل سرمایه‌های خرد تعداد زیادی سرمایه گذار.

هر کمپین تامین مالی جمعی از سه جزء اصلی تشکیل می‌شود. طرف سرمایه‌پذیر یا متقاضی یا شروع‌کننده پروژه یا همان کسی که برای شروع کاری نیاز به منابع مالی دارد، سرمایه‌گذاران، تامین‌کنندگان یا کسانی که منابع مورد نیاز را تامین می‌کنند و واسط بین این دو که همان سکو یا پلتفرم تامین مالی جمعی نامیده می‌شود. از جمله پلتفرم های تامین مالی جمعی می‌توان به ایندی‌گوگو (Indiegogo) و کیک‌استارتر(Kickstarter) در ایالات متحده اشاره کرد. این دو سکوی تامین مالی جمعی به قدری در دنیا شناخته‌شده هستند که تقریبا عموم مردم جهان تامین مالی جمعی را با این دو شناخته اند. این در حالیست که مدت‌ها پیش از شروع و گسترش فضای اینترنت و دسترسی آسان عموم به این سکوها، در زمانی که جوامع بشری شکلی ساده‌تر داشتند، واسطه‌ها به گونه‌ای دیگر عمل می‌کردند. کمک‌هزینه ازدواج برای خانواده کم بضاعت توسط پهلوانان و ریش سفیدان شهر در کشورمان از این جمله است؛ آیینی که به آن گلریزان گفته می‌شود.

 

از اولین کمپین‌های تامین مالی(به مفهوم امروزی آن) که از آن‌ها اطلاعاتی در دست است، بیش از چند سده نمی‌گذرد و به همین دلیل به کار بردن کلمه "تاریخچه" شاید درست نباشد. اما در این یادداشت سعی شده است به صورت خیلی مختصر این روند بررسی و گذشته این مدل را با هم مرور کنیم. بررسی تاریخچه هر پدیده‌ای پیچیده‌تر از ذکر چند تاریخ و نام و نشان آن پدیده است. تاریخچه علاوه بر این موارد شامل بررسی روند تکامل پدیده نیز هست. مدل تامین مالی جمعی نیز در مراحل اولیه تکامل خود قرار دارد. با این حال نگاهی به این پیشینه نشان می‌دهد که تامین مالی جمعی همیشه بدون نام‌گذاری و یا استراتژی خاصی انجام ‌شده است. در ادامه این متن سعی می‌کنم که اتفاقات مهم در این پدیده را معرفی و بررسی کنم تا درک بهتری از روند تکامل این مدل داشته باشیم.

 

- الکساندر پوپ (۱۶۸۸-۱۷۴۴ م) شاعر و طنز پرداز مشهور انگلیسی، برای اولین بار جهان را با تامین مالی جمعی بر پایه پاداش آشنا کرد. پوپ جوان، در زمانی که هنوز استعداد ادبی و غنایی‌اش کشف نشده بود و همگان هنوز او را به عنوان شاعر بزرگی نمی‌شناختند، در صدد ترجمه شاهکار یونانی هومر بر آمد. همان طور که پوپ به ترجمه ۱۵۶۹۳ سطر از ایلیاد مشغول بود، نمی‌دانست هزینه‌های چاپ و انتشار این کتاب ارزشمند را چگونه تامین کند. او مدلی را به مردم پیشنهاد داد به نام "روش اشتراک". در این مدل مردم مبلغ مشخصی را به عنوان کمک، به او پرداخت می‌کردند و زمانی که ترجمه جلد اول تمام می‌شد، یک نسخه از کتاب به آنان داده می‌شد. این مدل همان پیش‌فروش کتاب بود. ارائه (Pitch) پوپ بسیار ساده در عین حال تاثیر گذار بود: "این اثر در شش جلد در کوارتز، بر روی بهترین کاغذ، با فونت New Cast چاپ خواهد شد". به عنوان پاداش این مشارکت، نام ۷۵۰ سرمایه‌گذار این طرح در جلد اول نسخه خطی آن نوشته شد. این طرح که در سال ۱۷۱۳ تامین مالی شد، شاید اولین پروژه خلاقانه تامین مالی جمعی در جهان بود. 

 

- حتی موتزارت بزرگ نیز زمانی برای فعالیت‌های خود نیاز به تامین مالی داشت. او در سال ۱۷۸۳، برای برگزاری سه کنسرت بزرگ خود در سالن وین اقدام به تامین مالی از منابع بیرونی کرد. او کار خود را با چاپ دعوت‌نامه برای سرمایه‌گذاران بالقوه و وعده ارائه نمایشنامه در آن رویداد شروع کرد. اما با وجود محبوبیت موتزارت و نمایشنامه‌هایش، این طرح با شکست رو به رو شد. موتزارت فردی نبود که به راحتی شکست را بپذیرد. او برای بار دوم دعوتنامه را ارسال کرد. این بار ۱۷۶ حامی در رویداد حضور پیدا کردند که از این طریق منابع مالی مورد نیاز تامین شد. موتزارت در ازای این مشارکت شخصا از تمامی مشارکت‌کنندگان تشکر کرد و نام آن‌ها را در نمایشنامه اصلی چاپ شده آورد.

 

- در سال ۱۸۷۴ پروژه ساخت مجسمه "آزادی" که به عنوان هدیه از طرف  فرانسوی‌ها به ایالات متحده آمریکا داده شده بود، به دلیل کمبود مالی متوقف شد. هم فرانسوی‌ها و هم آمریکایی می‌دانستند که اتمام پروژه به منابع مالی بیشتری نیاز داشت که می‌بایست هر چه سریع تر تامین می‌شد. برای این امر اتحادیه‌ای با هویت "فرانسوی-آمریکایی" تشکیل شد. با این حال، فرانسه نتوانست پول مورد نیاز برای پروژه را تا جشن صدمین سالگرد استقلال آمریکا تامین کند. به همین دلیل آن‌ها از آمریکایی‌ها برای این تامین مالی کمک خواستند. ژوزف پولیتزر، روزنامه نگار مشهور و ناشر نیویورک ورلد، مسئولیت جمع آوری کمک های مردمی را بر عهده گرفت. این احتمالا اولین کمپین تامین مالی بود که از طریق مطبوعات اطلاع‌رسانی شد. طی این عمل فرانسوی‌ها ۲۵۰ هزار فرانک و آمریکایی‌ها ۱۰۰ هزار دلار برای این پروژه جمع‌آوری کردند. متن پولیتزر در نیویورک ورلد به این شرح بود که: "ما باید منابع مالی مورد نیازمان را جمع کنیم. جهان روایتگر داستان ماست و ما بر آنیم تا این منابع را تامین کنیم. ۲۵۰ هزار دلاری که تا به امروز در پروژه خرج شده است، توسط توده‌های مردم فرانسه، شامل مردان کارگر، تاجران، دختران مغازه‌دار، صنعتگران، یعنی توسط همه مردم، صرف نظر از طبقه و شرایط، پرداخت شده است. بیایید به همین ترتیب ما نیز پاسخ درخوری به این کار بزرگ بدهیم. منتظر نباشیم میلیونرها این پول را به ما بدهند. این هدیه میلیونرهای فرانسه به میلیونرهای آمریکا نیست، بلکه هدیه کل مردم فرانسه به کل مردم آمریکا است". 

 

- هند، در زمانی که تحت امپراتوری بریتانیا بود، هیچ تجربه موفقی برای اجماع مردم برای ایجاد تغییر نداشت. در حالی که جنبش استقلال هند شامل تجربه های کوچکی از سرمایه‌گذاری جمعی است که در آن مردم به رهبران و جنبش ها کمک می کردند. بزرگترین کمپین تامین مالی جمعی توسط اولین نخست وزیر هند  آغاز شد. در سال ۱۹۶۲، زمانی که جنگ با چین به موضوعی جدی برای هند تبدیل شده بود، نهرو نخست وزیر هند از شهروندان خواست تا در هزینه‌های جنگ مشارکت کنند. خزانه یک ملت ۱۵ ساله نمی‌توانست هزینه های جنگ با همسایه قدرتمند خود را تامین کند. گفته می شود که نهرو در طی این فراخوان بیش از ۲۲۰ هزار دلار پول نقد و مقدار قابل توجهی را به صورت طلا جمع‌آوری کرده است. حتی در آن زمان، نهرو متوجه قدرت تصاویر بصری شد و ویدئویی را برای درخواست کمک مالی منتشر کرد که نشان می‌داد هر کمک حتی کوچک مردم چه کار بزرگی را می‌تواند رقم بزند.

 

- در سال ۱۹۷۶ به احتمال اولین تامین مالی جمعی اجتماعی رخ داد. وقتی که جامعه دامداران تصمیم به ساخت فیلمی درباره زندگی خود گرفتند. بنگال، فیلم‌ساز معروف هندی، برای اولین بار در این سال لغت "تامین مالی جمعی (Crowd Funding) را استفاده کرد. این لغت به زبان هندی اضافه شد و توانایی این مدل تامین مالی به همگان نشان داده شد. این فیلم که منثان (Manthan) نامیده شد، دشواری زندگی دامداران را در طول انقلاب سفید به رهبری کوریان (Kurien) کارآفرین موفق هندی، نشان داد. زمانی که بنگال تخمین نیاز مالی را گفت، کورین فورا پیشنهاد داد که خود دامداران بخشی از تامین مالی پروژه باشند. اطلاعات کمی از نحوه متقاعد کردن دامداران توسط کورین در دست است، اما او به کارگران چنین گفت: " دامداران هر روز صبح و عصر شیر خود را می فروشند. اجازه دهید برای همه اتحادیه‌های تعاونی گجرات پیامی را ارسال کنم و از آن‌ها بپرسم که آیا دامداران حاضرند، فقط برای یک روز صبح، ۲ روپیه از فروش خود را به من بدهند. در عوض آن‌ها می‌توانند تهیه‌کننده یک فیلم بلند که داستان آن‌ها را روایت می کند شوند. چرا آن‌ها بگویند نه؟". دامداران در نهایت به عنوان تهیه‌کنندگان فیلم در تیتراژ پایانی فیلم معرفی شدند. 

 

- اولین کمپین آنلاین تامین مالی جمعی در سال ۱۹۹۶ کلید خورد. زمانی که یک گروه موسیقی راک انگلیسی از اینترنت برای تامین مالی خود استفاده کردند. در این سال گروه فوق تصمیم به لغو تور آمریکای خود گرفت؛ اما طرفداران آن‌ها از سراسر دنیا دور هم جمع شدند و ۶۰ هزار دلار برای انجام و اجرای این تور جمع آوری کردند. دلیل اهمیت این اتفاق شروع فرآیندهای تامین مالی جمعی در بستر اینترنت بود. به همین ترتیب در سال ۲۰۰۱ این گروه موفق شد تا آلبوم جدید خود را ۱۲ ماه پیش از انتشار پیش‌فروش کند. آن‌ها از طرفداران خود بر روی تصویر آلبوم تشکر کردند. 

 

- موفقیت کمپین‌های تامین مالی گروه فوق الذکر در آن سال‌ها باعث شروع به کار اولین پلتفرم تامین مالی جمعی برای پروژه‌های نوآورانه در سال ۲۰۰۱ شد. در این سال تهیه‌کننده و هنرمند مشهور، برایان کملیو، اولین سکو تامین مالی جمعی برای پروژ‌ه‌های هنری را تحت عنوان ArtistShare راه‌اندازی کرد. به همین دلیل کملیو را "پدر تامین مالی جمعی نوین" می‌نامند. قالبی که در این سایت استفاده شد، بعدها در سکو‌های دیگر تامین مالی جمعی استفاده شد. این پلتفرم تا به حال سرمایه مورد نیاز ۱۰ آلبوم برنده گرمی را تامین مالی کرده است.

 

- پس از تلاش‌هایی برای یافتن بودجه لازم اجرای نمایش آرتور میلر، دانا رینگلمان (Danae Ringelmann) به همراه سالوا روبین (Slava Rubin) و اریک شل (Eric Schell) گرد هم آمدند تا یک بار برای همیشه مشکل تامین مالی طرح‌ها را حل کنند. ایده این بود که مخاطب/مصرف‌کننده را مستقیماً در کار یک هنرمند درگیر کند. Indiegogo در جشنواره ساندنس در ژانویه ۲۰۰۹ راه‌اندازی شد و در ابتدا فقط میزبان پروژه‌های خلاقانه و هنری بود و بعداً برای کمک به کارآفرینان و استارت‌آپ‌ها در دریافت بودجه اولیه از طریق پیش‌فروش توسعه داده شد. Kickstarter نیز در آوریل ۲۰۰۹ در همین فضا شروع به کار کرد شد. Indiegogo و Kickstarter در مجموع حداقل ۴۰۰ هزار پروژه را تامین مالی کرده‌اند، از درست کردن سالاد سیب زمینی (بله!) تا پروژه ماموریت به مریخ!

 

لطفا برای افزودن نظر ورود یا ثبت نام کنید.